برگی پاییزی

دارم یخ میزنم تو این پاییز درد

برگی پاییزی

دارم یخ میزنم تو این پاییز درد

خدایا توبه

چقدر گفتم حالِ همه ی ما خوب است و باز
تو حتی باورت نشد
خب راستش را بخواهی
آن روز باد می آمد
من هم دروغ گفته بودم به آسمان
یعنی گفته بودم خوبیم، حالمان خوب است،
اما تو عاقل تر از آنی که باورت شود!!!
به خدا من زنده ام هنوز
من تا هفت مرگ و
هفت کفن از خوابِ این جهان...
نخواهم رفت!
مگر ما چقدر بدهکارِ این لحظه ایم؟
گریه نکن عزیزم
بابای غمگینِ تو
تا باز آمدنِآن پرستوی خسته
به خواب نخواهد رفت.

نظرات 2 + ارسال نظر
بماند چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:47 ب.ظ

کپی و بعد پیس

لوبیا سبز چهارشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:06 ب.ظ

ممنون از تذکرتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد